𝗗𝗮𝗿𝗸 𝗦𝗶𝗱𝗲

!𝗟𝗼𝘀𝘁 𝗶𝗻 𝘁𝗵𝗲 𝗵𝗲𝗹𝗹

آخرین پست..!

خب...اینم از آخرین پست‌‌...

آخرین پست این وبلاگ...پایان دارک‌ساید. دارک‌ساید عزیزم، مرسی که همیشه باهام بودی و تو وقتایی که احساس پوچی داشتم پیشم بودی.

مهم نبود اگه هیچ‌کس پست‌هام رو نمیدید، حتی اگر‌هم میدین فقط موقت بود و بعد یه مدت من و وبلاگم رو فراموش میکردن.

تو بدترین اتفاقات زندگیم مثل اون موقع که بهترین رفیقم رو مجبور شدم ول کنم و دوستیمو باهاش تموم کنم (A) یا چیزای دیگه...همیشه دارک‌ساید بود و میتونستم تمام غم‌هام رو توش بنویسم.

تشکر میکنم از خودم و وبلاگم، اشتباه نکنین، من از هیچ آدم دیگه‌ای تشکر نمیکنم، چون ارزششو ندارن..!

این پایان فقط برای دارک‌ساید بود...وبلاگ جدیدم (روح‌های گمشده) هست!

Dead

آری، زمانی انسان‌ها عزیز میشوند که مرده‌اند..!

...Yes

بعضی مواقع به خودم میگم که این همه تلاش برای کارا برای چیه؟ آخرش که چی..؟

آخرش من تنهاترینم...بدون هیچ کسی که بتونم بهش تکیه کنم، و راستش برام مهم نیست!

من بهش عادت کردم.

...Humans

اینجا آدما خیلی عوضین، یه مشت دلقک پر‌افاده‌ان که فکر‌میکنن با زبون‌درازی و حرفای مفت زدن خیلی شاخن...

نمیگم خودم خیلی خوبم، اصلا...فقط اینکه...خسته شدم از اینکه با آدمای غیرقابل‌تحمل سروکله زدم...خسته‌ام از اینکه مدام صداشون و بشنوم و مجبور باشم چشمام رو روی تمام توهین‌هاشون ببندم و هیچی نگم...

منم آدمم...چیکارتون کردم که انقدر باید زیر فشار باشم..؟

...The world

اگر انسان‌ها همدیگر را درک میکردند جهان اینطور نبود‌‌..!

...Seriously

جدا نیاز دارم تا چند سال تنهای‌ تنها تو یه خونه، برای مدتی از درس و مدرسه دور بمونم، ریخت کسی رو نبینم و با هیچکس حرف نزنم..!

واقعا میشه که همچین روزی برسه؟...

Lonely

خلاصه که

حس عجیبیه

اینکه

کلی آدم دورت باشن و تنها باشی..!

Realy

حالا که بهش فکر میکنم سه ماهی میشه که پیوی هیچکس نرفتم و با کسی چت نکردم

و به طور عجیبی هم دیگه برام اهمیتی نداره،

هرگز!